حیا در دیدار:
بیزاری و انزجار از کسانی که مستقیماً به چشم دیگران خیره می شوند و گستاخی و پرده دری را می توان به راحتی در نگاهشان خواند، امری است که اکثریت مردم آن را تجربه کرده اند، آنچه روشن و واضح است، این که خداوند متعال حس خاصی را در دیدگان قرار داه که تنها با کمک همین حس می توان با دیگران ارتباط برقرار کرد، بدون آنکه حتی با زبان آنها آشنایی داشته باشیم. البته خداوند قادر است بواسطه همین حس و با همین چم ها بسیاری از انسانها را در بوته آزمایش قرار دهد. با نوع نگاه افراد علاوه بر میزان حیای آنان می توان میزان خرد و معرفتشان را نیز سنجید. چرا که در حدیث داریم: «حیای چشم، ناشی از عقل و معرفت است».
و این مطلب، این حقیقت را به اثبات می رساند که حیا بیش از هر چیزی در دیدگان نمود و ظهور دارد و از نگاه های هر کس می توان میزان حیا یا بی حیایی او را دریافت.
برخی از افراد چنین عادت کرده اند که نظاره گر هر چیزی باشند و برای نگاه کردن نیازمند دلیل و انگیزه نیستند. به هر فیلمی – با وجود صحنه های محرک و مستهجن- می نگرند و به آثار و پیامدهای ناگوار آن در روح و روان انسان توجهی ندارند.
والاترین نوع نگاه مخصوص انسانهای خردمند و عاقل است که جایگاه نگاه ها را می شناسند و می دانند که در کجا، کی و چگونه باید نگاه کنند و در هر موقیعتی که قرار می گیرند به نحوی رفتار خواهند کرد که پرده های حیا را ندرند.
کسی که می خواهد حیا در وجودش نمایان کند باید ابتدا بر روی چشمانش تمرین کند. در قرآن هم می بینیم که در مورد روابط زن و مرد بر روی «غُضِّ بَصَر» تأکید می کند (نور/30-31). البته این مطلب در مورد دو جنس موافق هم مصداق دارد. وقتی نزد حکیمی و بزرگی قرار می گیریم متوجه می شویم که تأثیر نگاه پایین و شکسته (غض بصر) به مراتب از نگاه مستقیم بیشتر است. اینجاست که نگاه حراج نمی شود، بلکه ارزشمند می شود. حیا هم همین را به ما می گوید؛ نمی گوید: کور شو! یا زیبایی هایت را کور کن. می گوید: نگاه و زیبایی هایت را حراج نکن.
وقتی انسان نگاهش را کنترل کند با این عملش به طرف مقابل هم تلقین می کند که تو هم باید اینطور باشی و لباس حیا را به نگاهت بپوشانی.
حیا در گفتار:
اصولاً زبان دارای کاربردهای گوناگونی است. ویتکنشتاین زبان شناس مشهور معتقد است که علی رغم اینکه بسیاری از مردم زبان را علاوه بر اینکه چشنده مزه غذا می باشد، وسیله ای برای رد و بدل کردن یکسری اطلاعات می دانند، زبان کاربردهای مهم تر و رایج تری نیز دارد. یکی از این کاربردها که اغلب به آن توجه نمی شود، تنظیم و تعدیل حیا در ارتباطات است. در واقع نوع واژگان، نوع گویش و ترکیب سخن گفتن میزان حیای انسان در گفتار را رقم می زند. به تعبیر قرآن کریم از نوع گویش آنان، آنان را خواهی شناخت (سوره محمد/30).
حیا در گفتار را می توان به چند قسمت تقسیم کرد:
* حیا در استفاده از زبان * در بیان مطالب مناسب * حیا نسبت به مخاطب * تذکر دادن * درخواست کردن
* بیان مسایل جنسی * بیان طنز و فکاهی * جذاب کردن رمان ها * غنا و آوازخوانی
حیا در شنیدار:
حیا در شنیدن از لطافت و ظرافت بیشتری نسبت به حیای گفتار برخوردار است. اگر شما در شرایطی قرار بگیرید که حدود حیا در آن محترم شمرده نمی شود، چه عکس العملی نشان خواهید داد؟ رنگ شهره شما تغییر می کند؟ سخن دیگری را به میان می کشید؟ تذکر می دهید؟ یا بپا می خیزید و جلسه را ترک می کنید؟ این عکس العمل ها پیامد چیست؟ اگر پاسخ چنین باشد که من از شنیدن این سخنان به عنوان یک شنونده شرمسار هستم، چنین حالتی حیای در شنیدن نامیده می شود.
انسان باید به گونه ای رفتار نماید که دیگران در حضور او جانب حیا و وقار را پیش بگیرند و هر سخنی را بر زبان جاری نسازند. باید بدانیم که انسان هر گاه با کسی صمیمی می شود، این حق را ندارد که از هر دری با او به صحبت بپردازد و پرده های حیا را یکی پس از دیگری بدرد؛ چرا که دوستی های بسیاری در اثر این تندروی ها و افراط ها به ورطه جدایی و نابودی کشیده شده است. بزرگان دین پیوسته به گونه ای رفتار می کرده اند که در حضورشان کسی نه از ترس بلکه از شرم حضور، مرتکب گناهی نمی گردیده و هر سخنی را بر زبان جاری نمی ساخته است.
رعایت حدود حیا در گفتار و شنیدار می تواند حل بسیاری از معضلات و چالشهای اجتماعی را که امروزه دنیای غرب و شرق را آکنده ساخته است، حل کند.
حیا در پندار:
حال اگر کسی خواست حق حیا را به جا آورد چه باید بکند؟
در جواب این سؤال بهتر است به گنجینه های علم پر فضیلت اهل بیت(ع) مراجعه کنیم. امام صادق(ع) نقل می کنند که پیامبر(ص) می فرمودند: «در مقابل خداوند حق حیا را به جا آورید. گفتند: چه کنیم ای پیامبر خدا؟ فرمود: اگر کسی بخواهد حق حیا را به جا آورد نباید به بستر خواب رود مگر اینکه مرگ را بین دو چشمش ببیند و باید سر و اندیشه های درون آن را و شکم و آنچه در آن می ریزد، مواظبت نماید و یاد قبر و پوسیدن بدن در آن باشد و کسی که دنبال آخرت است، باید زینت های زندگی دنیا را رها کند.»
(حمیری قمی، قرب الاسناد، ص 13 و شیخ صدوق، الخصال، ج 1، ص 293)
حیا در کردار:
مهمترین جلوه حیا در کردار ترک گناه است، حتی گناهان کوچک. در صورتی که انسان متوجه نعمت های خدا باشد یا خود را در محضر خدا ببیند یا اندک محبتی در دلش از خدا داشته باشد حیا می کند گناهی را انجام بدهد.
حیا در خوابیدن:
توصیه حضرت مسیح(ع) است که «هر یک از ما که در منزل خویش می آرمد، پوششی را بر روی خود بیفکند؛ چرا که خداوند تعالی بسان تقسیم روزی، حیا تقسیم می کند.»
(بحار الانوار، ج 71، ص 334)
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: بزودی زمانی می رسد که امت من مصرف می کنند چیزی را که اسمش بنگ (به زبان عربی بنج) است؛ من با آنها کار ندارم و آنها هم با من کار ندارند؛ (یعنی سیستم ایمانی پیامبر او را قبول ندارد و هیچ گونه همخوانی ندارد)
هر کس استعمال کند بنگ را مانند کسی است که کعبه را هفتاد بار ویران کرده و هفتاد ملک مقرب را کشته و هفتاد پیامبر مرسل را کشته و هفتاد بار قرآن را آتش زده و به کعبه هفتاد بار سنگ زده و او دور است از رحمت خدا.
(مستدرک الوسائل ؛ شیخ محدث نوری ، ج 17، ص85)
**
ای که گفتی عشق را درمان به هجران کرده ای
کاش می گفتی که هجران را چه درمان کرده ای
نوشته شده توسط : یکی از اعضای کاروان
لیست کل یادداشت های این وبلاگ